مصاحبه باانریکه سال2008

گفتگویی که در زیر می خوانید دو سال پیش و در نشریهmusic zone به چاپ رسیده خیلی تلاش کردیم
که مصاحبه ی جدیدتری برای شما عزیزان پیدا کنیم ولی بعد از این گفتگو انریکه دیگر مصاحبه ای با نشریات انجام نداده یا حداقل ما ندیدیم البته پس از البوم 2008 اش وی یک مصاحبه  با برنامه music world شبکهvoa انجام داده که متاسفانه ان هم در دسترس نبود

در زیر گفتگوی جالب انریکه با ریچارد خبرنگار نشریه را می بینید که خواندنش خالی از لطف نیست

انریکه بسیار از تو متشکریم با انکه تازه از سفر المان بازگشتی اما قبول کردی که با مصاحبه کنیاین قولی بود که پیش از سفر به المان به تو داده بودم و علی رغم این که این روزها دل و دماغ زیادی ندارم اما به خاطر قولی که به تو داده بودماامروز اینجا حاضر شدم
خوب مسابقات جام جهانی چطور بود؟سفر به المان برای تماشای جام جهانی یک تجربه ی بسیار عالی بود
در تمام شهرهای محل برگزاری جام جهانی شور و حال عجیبی تمام شهر را فرا گرفته بود و همه چیز را تحت تاثیر فوتبال قرار داشت هیجان و انرپی  را می شد در هوا تنفس کرد و تا به حال چنین شور و حالی را تجربه نکرده بودم
اما تیم کشور تو اسپانیا باز هم شکست خوردبدترین قسمت مسافرت من به المان همین موضوع است این بار هم امیدوار بودیم که بتوانیم
طلسم شکست های تیم ملی اسپانیا در مسابقات جام جهانی را بشکنیم اما باز هم در حساس ترین مرحله مغلوب شدیم
من ادم خرافاتی نیستم اما تصور می کنم که تیم ملی اسپانیا طلسم شده است شما خودتان دیدید که حتی مقابل تیم ایران
هم بسیار ضعیف کار کرد در دور مقدماتی اسپانیا چقدر قوی ظاهر شد اما در دور دوم ناگهان همه چیز به هم خورد و ما به راحتی مغلوب فرانسه شدیم البته فراموش نکنید که فرانسه تیم پر قدرتی بود و برزیل هم مغلوب این تیم شد
تو از هفت سالگی به امریکا مهاجرت کردی اما علاقه ی عجیبی به کشور اسپانیا و فرهنگ این کشور داری دلیل این امر چیست؟خوانواده ی من علی رغم میل باطنی به امریکا مهاجرت کرد دلیل مهاجرت ما به امریکا این بود که پدر بزرگ من توسط عده ای به گروگان گرفته شده بود و این تهدید ها برای ما هم وجود داشت و به همین علت ما به امریکا مهاجرت کردیم در حقیقت ما مجبور شدیم تا ار اسپانیا خارج شویم مادر من همیشه در مورد تاریخ اسپانیا و فرهنگ اسپانیایی با من صحبت می کرد و من از همان کودکی به فرهنگ و مردم اسپانیا علاه مند شدم و این علاقه حتی با سفر به امریکا از بین نرفت و همیشه به این موضوع اعتقاد دارم که اسپانیا یکی از غنی ترین فرهنگ ها را در میان کشورهای دنیا دارد
تو همیشه از زنی به نام الیوار الیوارس یاد می کنی در مورد او می توانی بیشتر توضیح دهی؟
الیوار پرستار من در دوران کودکی بود مادر من خبرنگار بود و پدرم نیز تمام وقت وقت را صرف موسیقی کرده بود من اغلب تنها بودم و تنها کسی که به من توجه داشت الیوار بود او مانند یک مادر از من نگه داری می کرد و بر خلاف این که خیلی ها تصور می کنند که دلیل گرایش من به موسیقی پدرم بود اما مشوق اصلی من الیوار بود که مرا به موسیقی علاقه مند کرد و به من انگیزه تا در این راه موفق شوم من همیشه خود را مدیون الیوار می دانم
هم در دسترس نبود 

 پدر تو  خولیو ایگلسیاس موسیقی دان مشهوریست دلیل مشکلات تو با پدرت چیست؟او شاید انسان مشهور و بزرگی باشد اما هیچ گاه یک پدر خوب برای من نبوده است وقتی کودکی خود را به خاطر می اورم می بینم که جیزی به نام پدر در ان دوران احساس نکرده ام افسوس می خورم در کودکی شاید دوستان من درهایشان مانند پدر من مشهور نبودند اما ان ها این شانس را داشتند که لحظاتی را با پدرانشان سپری کنند و این در حالی بود که ÷در من یا ر حال ساخت اهنگ و ترانه بود یا در حال مسافرت از این طرف به ان طرف
ایا فکر می کنی که اگر روی تو هم پدر شوی رابطه ات با فرزندت مانند رابطه ات با پدرت باشد؟
به هیچ وجه نمی خواهم فرزندم در اینده مانند من باشد من خواهم کوشید تا انجا که می توانم وقت و انرپی زیادی را صف تربیت و نگه داری فرزندم به کار برم
ریکی مارتین معتقد است که کارهای تو از روی کارهای او کپی برداری می شود و همیشه تو را متهم به تقلید از کارهایش کرده است
در این باره چه نظری داری؟
اگر خواندن به زبان اسپانیایی تقلید از ریکی مارتین به حساب می اید خوب حق با اوست چون من اغلب کارهایم را به زبان اسپانیایی اجرا می کنم تنها یک چیز در مورد ریکی مارتین می توانم بگویم و این است که ریکی مارتین فراموس کرده است که من اس÷انیایی هستم و زبان اسپانیایی زبان مادری من است و او نمی تواند با حرف هایش مرا از خواندن به زبان اسپانیایی منصرف کند احساس می کنم که او نگران شهرت و موقعیتش است و به همین خاطر چنین صحبت هایی را بر زبان جاری می کند که البته من به ان اصلا اهمیتی نمی دهم
فکر می کنی مهم ترین نقطه ضعف انریکه چیست؟بی برنامگی و بی نظمی مهم ترین مشکل من است با انکه همیشه تلاش می کنم تا همه ی کارهایم را درست و در زمان خاص خودش انجام دهم اما با این حال همیشه وقت کم می اورم و نمی توانم به کارهایم برسم و این موضوع باث ناراحتی دیگران می شود
این روزها شایعه شده که تو می خواهی از همسرت انا کورنیکوف جدا شوی ایا این شایعه حقیقت دارد؟بله من و انا به این نتیجه رسیده ایم که ادامه دادن این زندگی چندان معقول و منطقی نیست و شاید به زودی از یکدیگر جدا شویم من و انا ایده های خوبی برای ساختن یک زندگی خوشبخت داشتیم که به دلیل اختلاف سلیقه و تفاوت افکار نتوانستیم به ان ها جامه ی عمل بپوشانیم و در این مواقع منطقی ترین راه حل به نظر من جدایی است
تو  پیش از این نیز ازدواج های نا موفقی را تجربه کرده ای فکر می کنی مشکل چیست که تو هیچ وقت نتوانسته ای ازدواج موفقی داشته باشی؟
زندگی کردن با یک هنرمند بسیار سخت و مشکل است و پیدا کردن کسی که بتواند تو را درک کند و به عقاید و نظرات تو احترام بگذارد سخت تر مشکل اینجاست که زمانی که یک فرد مشهور قصد دارد ازدواج کند طرف مقابل به دلیل شهرت او واقعیات را نمی بیند و صرفا ازدواج با او برایش مهم است اما زمانی که وارد زندگی می شوند اختلاف سلیقه ها پیدا می شود و ان موقع است که طرف مقابل متوجه می شود که برای ساختن یک زندگی موفق تنها شهرت کافی نیست
خوشبختی از دید انریکه چه تعریفی دارد و ایا انریکه ادم خوشبختی است؟
خوشبختی از دید من این است که با هر کس دوست داری بمان هر جا دوست داری بمان هر جا دوست داری برو و هر کاری خواستی انجام بده و بر اساس این تعریف من ادم خوشبختی هستم زیرا که در زندگی تلاش کرده ام خودم را هیچ گاه محدود نکنم و هر کاری که دوست داشتم انجام دهم
بزرگترین تفریح انریکه چیست؟
من عاشق ماشین سواری و سرعت هستم و در پارکینگ خانه ام چند ماشین سریع دارم و بهترین ماشین من یک پورشه ی قرمز است که با ان رکورد 240 کیلومتر در ساعت را طی کرده ام که اگر مامور پلیسی مرا می دید بدون تردید گواهینامه ام را از من می گرفت سرعت به من ارامش می دهد و هنگامی که عصبانی هستم با سرعت رانندگی می کنم تا همه ی افکار منفی از ذهنم خارج شود و از این طریق به ارامش می رسم
مهم ترین جایزه ای که تا به حال گرفته ای چه بوده است؟جایزه ی گرمی که در سال 1996 به دست اوردم بهترین جایزه ی دوران حرفه ای من است این جایزه اولین جایزه ی دوران فعالیت حرفه ای من بود و ان را برای بهترین البوم لاتین دریافت کردم این جایزه به من انگیزه ی فراوانی داد تا به فعالیت هنری خود جدی تر ادامه دهم و از این جهت این جایزه بسیار برایم ارزشمند است
تو اکنون 31 ساله هستی تا چه زمانی به فعالیت خود ادامه خواهی داد؟من بیشتر از خوانندگی به ساخت موسیقی علاقه مند هستم تصمیم دارم در نهایت تا 40 سالگی به خوانندگی ادامه دهم و 
 پس از ان زندگی خود را معطوف به ساخت موسیقی کنم
زیرا خوانندگی فرصت و زمان زیادی از خوانده می گیردو من قصد ندارم همه ی زندگی خود را وقف موسیقی کنم و می خواهم مدتی نیز برای خودم زندگی کنم و با کار ساخت اهنگ فکر می کنم این فرصت برایم فراهم شود
اگر خواننده نمی شدی چه شغلی را انتخاب می کردی؟من عاشق خلبان شدن بودم به یا می اورم یک بر زمانی که سن و سال کمی داشتم در سر میز غذا گفتم که می خوهم خلبان شوم و بلافاصله  پدرم  گفت:خفه شو و به خوردن غذایت ادامه بده.از انجا که نمی خواستم دیگر این جمله را بشنوم دیگر هیچ وقت از علاقه ام به خلبانی صحبت نکردم ولی این علاقه همیشه با من است
دوستان نزدیک تو می گویند که تو بسیار بد غذا هستی و در مورد غذا خوردن بسیار وسواس داری ایا این درست است؟بله این هم یکی دیگر از نقاط ضعف من است من نمی توانم هر غذایی را بخورم و در انتخاب غذا بسیار وسواس دارم و دلیل ان این است که من دارای یک ناراحتی معده هستم که اگر ان را رعایت نکنم بلافاصله بیمار می شوم و مجبور هستم در انتخاب غذا بسیار دقت کنم
ایا انریکه انسان موفقی است؟
این را دیگران باید بگویند اما از این نکنه مطمئن هستم که همیشه کوشیده ام که انسان موفقی باشم و در این راه بسیاز تلاش کرده ام و معتقدم که تلاش برای رسیدن به موفقیت خود یک موفقیت است.
البوم های تو همیشه از پر فروش ترین البوم های موسیی بوده اند با این همه پول چه می کنی؟راستش را بخواهید گاهی اوقات خودم هم نمی دانم با این همه پول چه باید کرد و تنها کاری که به ذهنم می رسد این است که بخشی از این ÷ول را به مراکز خیریه کمک کنم و با بقیه ان از زندگی لذت ببرم من ادم ولخرجی هستم و از هرچه خوشم اید ان را می خرم من دیوانه ی خرید لباس و ماشین های زیبا هستم و به همیت دلیل بخش اعظم درامد من صرف خرید این چیزها می شود
به عنوان اخرین سوال ایا قصد نداری با پدرت اشتی کنی؟من اکنون هم با پدرم در ارتباط هستم و هیچ گاه با او قهر نکرده ام اما هیچ وقت نمی توانم بی نفاوتی های او را در دوران کودکی به خودم فراموش کنم و به عنوان یک انسان برای او احترام فراوانی قائل هستم اما او هیچ گاه برای من یک پدر خوب نبوده است و هر دو این واعیت را پذیرفته ایم و گمان نمی کنم که رابطه ی پدر و فرزندی ما هیچ گاه عوض شود زیرا فراموش کردن کودکی برای من غیر ممکن است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد